روزنامه بهار در گفتوگویی با مسعود مرادی مشاور رییس مجمع تشخیص در امور روحانیت نوشت:
*در آخرین خطبه نماز جمعه آقای هاشمی وقتی قبل از دو نماز ایشان را میدیدم بسیار آرام با طمأنینه بودند. با تبسم بهسمت تریبون رفتند. میخواستند حتما حرفشان به مردم برسد. درگیریها که شدت گرفت، نگران مردم بودند. ایشان بیشتر نگران مردم و جوانان بود که برای آنها اتفاق خاصی نیفتد. با توجه به شرایط نامناسب، یک گروه قلیلی سعی داشتند ساحت نماز، امامجمعه و مردم را بشکند و توهین کنند، آنها را مورد اذیت و آزار قرار دهند. انگار اصلا قرار نبود با این عده برخورد شود.
*متاسفانه در سالهای اخیر گروهها و افرادی که در انقلاب نقش نداشتند یا به زندان نرفتند یا در مسئولیتهای کلیدی کشور مسئولیتی را نپذیرفتند یا افراد ناآگاه و احساسی کینهتوز که از ایشان زخمهای فراوان دیدند برای اینکه این مرد شجاع و غیرتمند را از چشمهای مردم بیندازند و او را در بین مردم هتک حرمت کنند و آبرویش را از بین ببرند از هیچ کاری فروگذار نبودند. با جوهای نامناسب و انگزدنها و شعارهای واهی و با انواع توطئهها و سخنان شخصیت ایشان را ترور میکنند و میخواهند از او انتقام بگیرند.
*آقای هاشمی اعتقادی دارند. ایشان میگویند من اگر بیایم باید خیلی چیزها را بگویم. اگر بخواهم خیلی از مسائل را بگویم ممکن است وضعیت بههم بخورد. اگر هم نگویم این نگفتن باعث ساقطشدن عدالت خواهد شد.
*همین چند روز قبل از ایشان برای اقامه نمازجمعه سوال کردم. ایشان با قاطعیت گفتند هرگز به نمازجمعه بازنمیگردم و این پاسخ را به خیلی از دوستان دیگر و علما و فرهیختگان و نخبگان و مردم که از ایشان درخواست داشتند، گفتند. البته نظرشان بسیار محترم است، اما آقای هاشمی مربوط به خودشان نیستند؛ مربوط به جامعه اسلامی است، مربوط به همه مردم و به نظام است. جامعه که نباید از نظرات وی محروم شود. بزرگان جامعه، مسئولان عالیرتبه، مراجع تقلید و... همه باید از ایشان بخواهند و اینبار مسئولیت و تکلیف را بر عهده وی بگذارند تا جامعه بیش از این در محرومیت سخنان ایشان نباشد. بهیقین اگر به این سمت پیش برویم، برای ایشان چارهای نیست که بپذیرد و انشاءالله اینگونه شود.